• وبلاگ : جووني كن يادت نره...
  • يادداشت : امان از دست ما بچه ها!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلاااااااااام

    چي بگم... از سر بيکاري اومدم يه سري بت بزنم که ديدم خبري نيست

    يا حق

    اينم بگم كه مطالب نبايد تكراري يا كپي يه اي ميل فوروارد شده باشن كه همه خونده باشنش. البته منظورم اين نيست كه تا حالا اين كارو كردياااااااا ؛ همينجووووري در مقام يه عاقله زن گفتم اندرزهامو بت بگم.

    و در آخر هم نظر شخصي : مطلب ادبي و شعر كه به زبون شيرين پارسي باشه خوشم مياد؛ جوك هم خوبه برا جووني كردن؛ فقط زياد يادم نمي مونه كه بخوام تعريف كنم برا كسي) ؛ عكس هم خوبه ؛ مثلا عكساي جالب از دانشكده!‏ يا جمله سازي ... چند تا كلمه بذار كه ما كه ميايم باشون جمله بسازيم. يا مشاعره ؛ يه شعر بذار ؛ بچه ها تو نظراتشون يكي يكي شعر مي ذارن...

    اگه باز به ذهنم رسيد ميگم

    يا حق

    الان رفتم پايين وبلاگ ديدم گفته بودي بگيم چي دوست داريم ...

    گفتم بد نيست منم نظر کليمو بگم

    به نظرم اين روزا انقد سايت و وبلاگ و مطالب جالب و اين جور چيزا زياد شده که يه وبلاگ براي اينکه بتونه رضايت بازديد کننده هاشو جلب کنه لازمه واقعا خاص باشه. هم از نظر قالب و هم از نظر محتوا.

    اگه اينجا غير از بچه هاي کلاس ؛ به آشنا ها و ديگر دوستان هم معرفي بشه خيلي بهتره ؛ بالاخره جوون تو دست و بال زياد داريم که از جووني کردن بدشون نياد و نياز به تنوع داشته باشن.

    بعد هم به نظرم يه قانون اساسي بايد تنظيم کني و بکوبي در اينجا؛ چون من با اين سابقه اي که تو کار وبلاگ دارم خيلي چيزا ديدم که با روحيه حساس جوون متعادل ايروني سازگار نبوده و اتفاقاتي رو پيش آورده

    من باز اومدم

    آقا من دچار روز مرگي شدم! چه کنم دوست؟؟؟

    يه چيزي؛ اصلا تو چرا نمياي به وبلاگ من سر بزني؟

    اِ؟ جدي؟ لطف کردي ؛ حالا مي رم مي بينم جواب مي دم.

    آره من وبلاگ و سايت و اينا زياد تو دست و بالم دارم. اين که امروز خونديش رو از تابستون سال اول ساختمش. تقريبا چهار سال ميشه ديگه؛ نه؟ بيشترش خاطرات و انتقاداته!! اين دوتا چه ربطي به هم دارن؛ خودمم نمي دونم

    راستي ؛ مدير وبلاگ؛ از استاد مي پرسيدي : مائده هنوز نفهميده پرتره ي مادربزرگ ويل دست دوروثي چکار مي کرده؟؟؟؟

    راسي مائده وبلاگتو ديدم نظرم گذاشتم

    يه وبلاگ ديگه هم داشتي درسه؟ يادمه 1 جاي ديگه قبلا برات نظر گذاشتم

    پاسخ

    چند بار كه نظر بذاري تايپ فارسيتم راه ميفته عزيزم. ممنون كه سر ميزني

    سلام جوون ايروني

    ميگم حالا وقت زياده برا كنكور ميخونيم

    من كه حوصلم سررفته بود خونه اومدم بچه هارو ببينم البته كس زيادي رو نديدم!! ايشالا بچه هايي كه دارن ميخونن همه قبولن

    اينجا نميشه انگليسي بنويسي؟ من تايپ فارسيم ضعيفه

    پاسخ

    نجمه جان سلام.آره بابا اين جلسات اول ترم كه آدم كلي حرف و ديدني داره خيلي ميچسبه! من اگه برگردم به ترماي اول اولن جلسات پيام رو كه حتما ميام!!! حالا بقيه روبايد فكر كنم. ديدي كه بچه ها انقدر از تشكيل كلاس خوشحال بودن كه حتي استاد گفت پاشيد بريد هيچكس نرفت!!!

    اٍ اٍ اٍ اٍ ! رفتي کلااااااااااس ؟

    شيريني خامه اي ناااامرد

    فک کنم فقط من نيومدم؛ آره؟ و اينم مي دونم که جام خيلي خالي بود

    استاد خوب بود؟ سلام مي رسوندي؟

    واقعا که! خجالت بکشيد! شما ديگه ترم هشتيد!! مثه اين ترم بوقيا جلسه اول پا ميشيد مي ريد سر کلاس که چي بشه ؟ بنظر من که آدم فقط بايد جلسه آخر کلاسا رو حاضر باشه _ حالا بين خودمون باشه؛ ولي اگه منم اصفهان بودم؛ کلاس پيامو حتما مي اومدم _

    چي گفت حالا؟ اصلا اسم درس چيه؟ جزوه نوشتي؟ اسکن کن بذار اينجا عقب نيفتم اين بيست روزو که نيستم. منم شاگرد الللللللللللف

    راستي سلام!

    پاسخ

    سلام دوست خوبمآره خيلي جات خالي بوداتفاقا استاد ميخواست كاري كنه كه ما بريم ولي ما تا درس نداد از جامون تكون نخورديم!!!!!جزوه هم نوشتيييييم. حالا اومدي اينجا همه جزوه ها رو مثل اديهامون باهم قسمت مي كنيم!